سونامی فقر در راه است | درباره اظهارات هشدارآمیز نماینده مجلس درباره تورم و گرانی

رویداد ۲۴| عزیزی فارسانی، نماینده مجلس با هشدار نسبت به تبعات تورم و گرانی افسارگسیخته اعلام کرد: در صورت تداوم وضعیت فعلی و تداوم اشکالات در دهکبندی، تا پایان سال دهک هشتم نیز به جمع فقرا اضافه میشود و جمعیت فقیر کشور از ۵۵ میلیون نفر عبور خواهد کرد.
این اظهارنظر نماینده مجلس نشاندهنده نگرانی عمیق سیاستگذاران از «افزایش گسترده فقر در ایران» است؛ موضوعی که نمیتوان آن را تنها یک هشدار انتخاباتی یا سیاسی دانست. افزایش تورم، کاهش ارزش واقعی درآمدها و فشار بر خانوارهای متوسط و کمدرآمد باعث شده است که بحث فقر به یک معضل ساختاری و فراگیر تبدیل شود.
فقر چگونه تعریف میشود
«فقر» در گزارشهای مختلف به روشهای متفاوتی اندازهگیری میشود. خط فقر جهانی معمولاً بر اساس درآمد کمتر از ۶.۸۵ دلار روزانه برای کشورهایی با درآمد متوسط (World Bank) تعریف میشود. خط فقر ملی، بر مبنای هزینههای حداقلی لازم برای زندگی در داخل کشور تعریف میگردد و رقمی متفاوت با معیار جهانی دارد.
این تفاوت تعریفها باعث شده آمارهای رسمی، رسانهای و بینالمللی در مورد تعداد فقیران در ایران به شدت متفاوت باشد.
آمارهای رسمی و بینالمللی از فقر در ایران
بر اساس گزارش بانک جهانی، نرخ فقر براساس خط فقر متوسط جهانی برای ایران در سالهای اخیر کاهش یافته است. بهطوریکه نرخ فقر ($۶.۸۵ در روز) از حدود ۲۹.۳ درصد در ۲۰۲۰ به حدود ۲۱.۹ درصد در ۲۰۲۲ کاهش یافته است؛ اما این کاهش بسیار شکننده است و هنوز بیش از یکپنجم جمعیت کشورزیر این خط قرار دارند
همچنین طبق دادههای جهانی، نسبت جمعیت فقیر به کل جمعیت نزدیک به ۲۰ تا ۲۱ درصد گزارش شده که نشان میدهد بخش بزرگی از جامعه در سطح نسبی زیر سطح رفاه زندگی میکنند.
این آمارها اگرچه به ظاهر امیدوارکننده به نظر میرسند، اما **شاخصهای دیگر** مثل آسیبپذیری اقتصادی و نزدیکی دهکها به خط فقر را در نظر نمیگیرند؛ یعنی خانوادههای بسیاری تنها به دلیل **کمی بالاتر از خط فقر** قرار گرفتن، میتوانند با کوچکترین شوک اقتصادی به زیر خط فقر سقوط کنند.
برخی گزارشها حاکی است حدود درصد از جمعیت ایران رسماً زیر خط فقر مطلق هستند، یعنی درآمدشان حتی هزینههای اولیه زندگی را تأمین نمیکند.
آمارها و تحلیلهای رسانهای مستقل از وضعیت تورم و کاهش قدرت خرید حقوقبگیران میگویند که بیش از۸۰٪ خانوارها از معیارهای خط فقر جهانی پایینتر قرار گرفتهاند. تخمینهای غیررسمی و برخی تحلیلگران اقتصادی حتی بر این باورند که دستکم نیمی از جمعیت ممکن است در واقعیت زیر خط فقر باشند، بهویژه اگر معیارهای خط فقر مطلق یا استانداردهای نسبت به هزینههای واقعی زندگی در نظر گرفته شوند.
این اختلاف گسترده در آمارها نشاندهنده چالشهای محاسباتی و دادهای در سنجش فقر در ایران است، اما یک واقعیت روشن است که امکان زندگی با استانداردهای حداقلی برای بخش بزرگی از جمعیت دشوار شده است.
شاخصهای اقتصادی زمینهساز فقر
فقر بهتنهایی یک پدیده اقتصادی نیست؛ بلکه نتیجه یک مجموعه عوامل ساختاری است. در سالهای اخیر تورم همواره بالا بوده است، بهگونهای که افزایش قیمت کالاهای اساسی و خدمات پایه به سرعت از افزایش دستمزدها پیشی گرفته است. طبق گزارشها، حتی حقوق مدیران و کارکنان دارای درآمد بالاتر نیز کافی نیست تا از معیارهای خط فقر جهانی عبور کنند.
در گزارشها آمده که ارزش واقعی حقوق کارگران طی یک دهه اخیر بهطور قابل توجهی کاهش یافته است، که به معنای کاهش قدرت خرید خانوادههای کارگری و بسط فقر در این دهکها است.
گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که اگرچه میزان فقر مطلق ممکن است کاهش یافته باشد، نابرابری و آسیبپذیری اقتصادی افزایش یافتهاند و بخشهایی از جمعیت که کمی بالاتر از خط فقر قرار دارند، در معرض سقوط سریع به فقر هستند.
دهکبندی و افزایش جمعیت فقرا
فارسانی به درستی به معضل اشکالات در دهکبندی اشاره کرده است. دهکبندی بر اساس درآمد و هزینه خانوارها در ایران با مشکلاتی مواجه است. روشهای محاسباتی و معیارهای خط فقر ممکن است بخشهایی از جمعیت را به اشتباه در دهکهای بالاتر قرار دهد، حتی در حالی که آنها قدرت خرید کافی برای زندگی ندارند. تداوم وضعیت تورمی و افزایش هزینههای زندگی میتواند جمعیت بیشتری را به سوی پایینترین دهکهای درآمدی سوق دهد، حتی اگر بهظاهر در دهک هشتم قرار داشته باشند.
اگر روند رشد هزینهها نسبت به رشد درآمد ادامه یابد، تحلیلها نشان میدهد که دهکهای میانی نیز به سرعت به دام فقر کشیده میشوند و بر تعداد افرادی که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی تلاش میکنند افزوده خواهد شد. این نگرانی فارسانی چندان بیپایه نیست، بهخصوص وقتی گزارشهای مستقل از وضعیت واقعی درآمد و هزینه خانوارها حکایت دارد؛ بنابراین ادعای نماینده مجلس مبنی بر افزایش جمعیت فقیر تا ۵۵ میلیون نفر اگرچه بسیار نگرانکننده است، اما باید در چارچوب واقعیتهای اقتصادی، تورم مزمن و کاهش قدرت خرید ارزیابی شود؛ موضوعاتی که بسیاری از تحلیلگران و گزارشها به آن اشاره کردهاند و نشان میدهند فقر در ایران یک چالش عمیق، چندبعدی و رو به گسترش است.




